Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد تاجیک : لوازم‌التحریر دانش‌آموزان برای تحصیل در مقاطع مختلف، مهمترین ابزار در فرآیند کسب علم و دانش است و پایه‌های مختلف تحصیلی بنا بر اقتضائات سن و پایه تحصیلی و سلایق خود نسبت به تهیه و استفاده از آن اقدام می‌کنند.

مهم‌ترین عامل و شاخص انتخاب این ابزارهای انتقال فرهنگ و دانش که همواره از سوی دانش‌آموزان و خانواده‌ها مورد توجه است، کیفیت و زیبایی آن است؛ کیفیتی که در صورت دارا بودن محصول از متحمل شدن هزینه‌های اضافی از سوی خانواده‌ها جلوگیری می‌کند و دانش‌آموزان را دچار آسیب در مسیر آموزش و پرورش نمی‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بازار لوازم‌التحریر از جمله بازارهای پر سود و متنوع در جهان است که در آن از نازل‌ترین کیفیت‌ها و قیمت‌ها تا بالاترین سطح کیفی دیده می‌شود و تولید کنندگان چینی بیشترین سهم را در تولید آن دارند.

تولید کنندگان داخلی نیز سال‌هاست فعالیت می‌کنند و سیر افزایش کمی و کیفی و تنوع تولیدات داخلی به خوبی مشاهده می‌شود.

اما نکته قابل توجه، این است که محصولات خارجی در مقایسه با تولیدات داخلی از تنوع کمی، کیفی و قیمتی بیشتری برخوردارند.

اگر نگاه گذرایی بر محصولات و نوشت افزارهای سالیان نسبتاً دور بیندازیم، شکل و شمایل‌ها و برندهای خاصی مانند «مداد سوسمار نشان»، «خودکار بیک» و «مداد تراش شمشیری» در اذهان باقی مانده است و حس نوستالژیک آن هنوز ماندگار است.

این روزها دانش‌آموزان و والدین آنها در تب و تاب خرید نوشت‌افزار برای آغاز سال تحصیلی جدید هستند و برای آشنایی با کم و کیف وضعیت تولید و فروش انواع لوازم‌التحریر، به بازار تهران رفتیم تا از نزدیک شور و حال تهیه لوازم‌التحریر دانش‌آموزان را دیده و روایت کنیم.

رضا یزد‌آبادی، دانش‌آموز سال دوم دبیرستان، اولین مخاطب‌مان در این گزارش بود.

وی اظهار داشت: من بیشتر از طرح‌های سنتی و ایرانی استقبال می‌کنم؛ چرا که این طرح‌ها به میهن و فرهنگ کشورم اختصاص دارد و سعی می‌کنم از لوازم‌التحریر خارجی استفاده نکنم.

یزد‌آبادی با اشاره به شاخصه‌های یک لوازم‌التحریر مطلوب، می‌افزاید: داشتن طرح و کیفیت کاغذ و نقوش طراحی شده زیبا، باید مورد توجه تولیدکنندگان قرار گیرد.

این دانش‌آموز دبیرستانی متذکر می‌شود: احساس می‌کنم امسال طرح‌های داخلی در بازار بیشتر است؛ البته در پایه‌های پایین‌تر، بیشتر از طرح‌های خارجی استفاده می‌کنند، اما دبیرستانی‌ها سعی می‌کنند دفاتر با طرح‌های ساده را استفاده کنند.

یزدآبادی در خصوص «چاپ تصاویر شهدا و دانشمندان روی دفاتر»، تأکید می‌کند: به نظرم تصاویر شهدا که روی دفاتر چاپ می‌شود، موجب شکستن حرمت شهدا می‌شود؛ چرا که این دفاتر بعد از مدتی کهنه و پاره می‌شوند.

احمدی یکی از فروشندگان لوازم‌التحریر که در حال فروش نوشت‌افزار به تعدادی از والدین دانش‌آموزان است، هم‌صحبتمان می‌شود و ابراز می‌دارد: بازار نسبت به سال گذشته در این زمان، اوضاع جالبی ندارد؛ البته بسیاری از جنس‌ها تغییر قیمتی ندارد.

وی در خصوص «طرح‌ها و نقوش دفاتر دانش‌آموزی»، خاطرنشان می‌کند: قالب دانش‌آموزان از طرح‌های خارجی استفاده می‌کنند؛ به دلیل اینکه طرح‌های ایرانی بسیار محدود بوده و کیفیت چاپ خوبی ندارد.

محمدی، یکی دیگر از خریداران لوازم‌التحریر که از استان قزوین برای خرید به بازار تهران آمده است، می‌افزاید: من یکی از آموزشگاه‌داران خصوصی این استان هستم که برای خرید لوازم‌التحریر دانش‌آموزی به بازار آمده‌ام.

وی در پاسخ به پرسشی در خصوص «انتخاب لوازم‌التحریر خارجی یا ایرانی»، بیان می‌دارد: به دلیل پایین بودن کیفیت تصاویر و کاغذ استفاده شده در لوازم‌التحریر دانش‌آموزی، بنده خودم هم خرید طرح‌های خارجی را به طرح‌های ایرانی ترجیح می‌دهم.

مجتبی جهانی، یکی از مغازه‌داران راسته بازار لوازم‌التحریر، متذکر می‌شود: نباید بگذاریم بازار لوازم‌التحریر در دست تولیدات خارجی به خصوص تولیدکنندگان چینی باشد؛ چرا که ما در داخل، توانایی تولید هر نوع لوازم‌التحریر را داریم، اما موضوع مهم این است که برخی مسئولان اتحادیه لوازم‌التحریر خود واردکننده این لوازم هستند.

وی در توضیح این موضوع، یادآور می‌شود: برای نمونه؛ لوازم‌التحریر را با قیمت یک دلار می‌خرند، اما در بازار به قیمت 12 دلار می‌فروشند؛ البته باید بگویم قیمت‌های لوازم التحریر، نسبت به سال گذشته از نوسان کمی برخوردار است.

جهانی می‌افزاید: در حال حاضر تولیدات خارجی با برند اصلی در بازار عرضه نمی‌شود؛ بلکه تنها تحت لیسانس برندهای خارجی است و اکثراً در کشورهای چین و مالزی تولید می‌شود.

این فروشنده لوازم‌التحریر که به عنوان یک فروشنده تولیدات داخلی مشهور است و دفاتر تولید داخل بخش قابل توجهی از مغازه‌اش را در بر گرفته است،خاطرنشان می‌کند: بنده 3 تا 4 سال پیش کار توزیع لوازم‌التحریر تولید داخل را شروع کردم، اما به دلیل عدم رغبت مردم به خرید، رغبتی به ادامه کار ندارم؛ چراکه بیشتر دانش‌آموزان به دنبال طرح‌های خارجی که در کارتون‌های تلویزیونی پخش می‌شود، هستند.

وی با اشاره به اقدامات نیروی دریایی ارتش در تولید دفاتر برای دانش‌آموزان، می‌گوید: نیروی دریایی ارتش جدیداً کار فرهنگی را آغاز کرده است؛ به این شکلی که دفاتر دانش‌آموزان نیروهای تحت امر خود را تولید کرده و روی آنها از تصاویر شهدای دفاع مقدس استفاده می‌کند.

جهانی عنوان می‌کند: در حال حاضر در داخل کشور 3 نوع خودکار تولید می‌شود که از کیفیت مطلوبی برخوردار است، اما تولیدکنندگان چینی 50 نوع خودکار را با قیمت‌های بسیار مناسب تولید می‌کنند و تاجران داخلی با توجه به قیمت‌های پایین و سود بیشتری که از آن عایدشان می‌شود، سعی می‌کنند از آنها خرید کنند.

وزارت صنعت، معدن و تجارت مقصر واردات بی رویه لوازم‌التحریر است

این فروشنده لوازم‌التحریر با طرح این پرسش که چرا باید از تولیدکنندگان داخلی حمایت لازم نشود، می‌افزاید: به نظرم وزارت صنعت در مرحله اول خود مقصر واردات این محصولات است؛ ضمن اینکه در حال حاضر در بازار 98 درصد اقلام لوازم‌التحریر قلاّبی است.

وی با اشاره به تولید دفاتر با طرح‌های «مختار» و «شهید بابایی» در سال‌های گذشته، ابراز می‌دارد: در آن زمان استقبال خوبی از این طرح‌ها شد؛ چرا که دانش‌آموزان این طرح‌ها را از طریق تلویزیونی مشاهده می‌کردند و هنگام مراجعه برای خرید، از این طرح‌ها استقبال می‌کردند، اما به دلیل اینکه انیمیشن‌های خوبی از سوی تهیه‌کنندگان پخش نمی‌شود، طرح‌های این انیمیشن‌ها نیز مورد استقبال تولیدکنندگان داخلی قرار نمی‌گیرد.

جهانی با انتقاد از عدم نظارت بر چاپخانه‌های طرح‌های لوازم‌التحریر، خاطرنشان می‌کند: به دلیل اینکه نظارت لازم برچاپخانه‌ها نیست و اغلب آنها به صورت زیرزمینی تولید می‌کنند، طرح‌های مطلوبی به بازار نمی‌آید و تولیدکنندگان بیشتر به دنبال طرح‌های جذاب خارجی هستند.

این فروشنده لوازم‌التحریر در ادامه می‌افزاید: سؤال من از مسئولان مربوطه این است که چرا باید دانش‌آموز اول دبستانی دنبال پاک‌کن‌هایی در شکل‌های لوازم آرایش زنانه باشد.

کیوان سالمی، یکی دیگر از فروشندگان لوازم‌التحریر در بازار تهران در خصوص «وضعیت لوازم‌التحریر دانش‌آموزان»، اظهار می‌دارد: امسال نسبت به سال گذشته طرح‌های داخلی بیشتری به بازار آمده است؛ البته تفاوت قیمتی زیادی وجود ندارد، اما باید بگویم بازار حال و روز خوبی ندارد.

این فروشنده نیز معتقد است قشر خاصی از طرح‌های ایرانی استفاده می‌کنند، اما بیشتر دانش‌آموزان طرح‌های خارجی را به دلیل جذابیت، پسند کرده و انتخاب می‌کنند.

وی در خصوص «راه‌حل این مشکل»، خاطرنشان می‌کند: راه‌حل این است که کارتون‌های ایرانی و جذابی را تولید کنیم تا هنگامی که دانش‌آموزان تصاویر آنها را می‌بینند به خرید آن ترغیب شوند.

تولید کنندگان کارتون‌ها و شخصیت‌های تلویزیونی مورد علاقه بچه‌ها، پول زیادی بابت فروش طرح خود طلب می‌کنند

سالمی با انتقاد از عدم همکاری تولیدکنندگان کارتون‌ها و انیمیشن‌های داخلی با تولیدکنندگان لوازم‌التحریر ابراز می‌دارد: اگر تولیدکننده داخلی بخواهد طرح‌های کارتونی را خریداری کند، باید رقم‌های گزافی را پرداخت کند؛ برای نمونه قصد خرید 4 طرح از یک مجموعه انیمیشن را داشتیم که آنها مبلغی برابر با 40 میلیون تومان را به ما پیشنهاد دادند، یا تولیدکنندگان مجموعه‌ای طنز برای در اختیار قرار دادن یک طرح کارتونی فقط برای انعقاد قرارداد، درخواست 20 میلیون تومان کرده‌اند؛ حال چطور بتوانیم طرح‌های ایرانی را روی دفاتر چاپ کنیم؟

مهیار رسوبی، دانش‌آموز پایه پنجمی که همراه مادر خود به بازار آمده است، در خصوص خرید لوازم‌التحریر و طرح‌های آن می‌گوید: قصد دارم طرح فوتبالی را برای خرید دفاتر خود انتخاب کنم؛ چرا که دوست دارم کیف و سایر لوازم‌التحریرم یکدست و یک رنگ باشد.

خانم ذاکری، یکی دیگر از مادران دانش‌آموز نیز بیان می‌کند: من نیز طرح‌های ایرانی را دوست دارم، اما این طرح‌ها در بازار بسیار کم است و بیشتر دفاتر از طرح‌های خارجی تولید شده است؛ ضمن اینکه قیمت‌ها نسبت به سال گذشته بالاتر رفته است.

خانم نظری، مادر یکی از دانش‌آموزان پایه هفتمی که برای خرید به بازار آمده است اظهار می‌دارد: دخترم بیشتر طرح‌های کارتونی مانند «هلسا»، «بتمن»،«انگری‌برد» را دوست دارد، اما داشتن کیفیت و استفاده از طرح‌های ساده را بیشتر ترجیح می‌دهم.

علیرضا هادی‌پور، دانش‌آموز پایه چهارم دبستانی که یک جامدادی را برای خرید انتخاب کرده است، می‌گوید: کارتون «مینیونز» را دیدم و حالا که برای خرید به بازار آمده‌ام، جامدادی خود را با این طرح انتخاب کردم.

مادر یلدا پاسکار، دانش‌آموز پایه چهارمی، یکی دیگر از مخاطبان این گزارش است که با کنجکاوی در حال انتخاب لوازم‌التحریر است.

او می‌گوید: دنبال طرح‌های جذاب خارجی هستم و در توضیح انتخاب این طرح‌ها، یادآور می‌شود: طرح‌های خارجی برای دانش‌آموزان، به خصوص دوره ابتدایی جذابیت بیشتری دارد و شادتربوده و کیفیت تصویری آنها از تصاویر دانشمندان و قهرمانان ملی بهتر و با کیفت تر طراحی شده است.

یکی دیگر از فروشندگان لوازم‌التحریر نیز یادآور می‌شود: بیشتر مردم دنبال طرح‌های عروسکی و خارجی هستند و آن چنان از طرح‌های داخلی استقبال نمی‌کنند؛ البته طرح‌های ساده و داخلی برای دوره دبیرستان بهتر است و بیشتر این دانش‌آموزان نیز به دنبال چنین طرح‌هایی هستند.

این فروشنده نیز بیان می‌دارد: یکی از دلایل اینکه تولیدکنندگان داخلی به سمت طرح‌ها و نقوش ایرانی نمی‌روند، هزینه بالای خرید این طرح‌ها از تولیدکنندگان آن است.

وزارت ارشاد عامل فعالیت زیر زمینی چاپخانه‌هاست

جویا، یکی از فروشندگان لوازم‌التحریر نیز یادآور می‌شود: مشکل عرضه لوازم‌التحریر با طرح‌های خارجی، ما فروشندگان نیستیم، بلکه وزارت ارشاد است که به تولیدکنندگان این طرح‌های روی دفاتر مجوز می‌دهد و یا آنها به راحتی به صورت زیرزمینی این طرح‌ها را چاپ می‌کنند.

وی می‌افزاید: وقتی در تلویزیونی کارتون خارجی پخش می‌شود و مورد استقبال کودکان و نوجوانان قرار می‌گیرد، چطور تولیدکننده داخلی می‌تواند طرح‌هایی را چاپ کند تا مورد استقبال آنها قرار گیرد؛ در حالی که تصاویر شخصیت‌های ورزشی خارجی به راحتی و بدون هیچ هزینه‌ای روی دفاتر منتشر می‌شود، اما اگر بخواهیم تصویر یک فوتبالیست داخلی را چاپ کنیم، باید مبالغ زیادی به این افراد پرداخته شود.

مردم بیشتر دنبال جنس ارزان قیمت هستند

رضا حجازی، یکی دیگر از فروشندگان نیز اظهار می‌دارد: باید قبول کرد که توان خرید مردم کم شده است و بیشتر آنها به دنبال مارک و برند خاصی نیستند؛ بلکه ارزان بودن محصول مورد توجه آنهاست.

وی با اشاره به نقش با اهمیت رسانه‌ها در معرفی لوازم‌التحریر به دانش‌آموزان، خاطرنشان می‌کند: رسانه‌ها نقش مهمی دارند؛ چرا که دانش‌آموزان از طریق آنها طرح‌های کارتونی را می‌شناسند و هنگام خرید آنها را مورد توجه قرار می‌دهند.

یکی از فروشندگان و تولید کنندگان کیف و کوله دانش‌آموزی ابراز می‌دارد: قیمت‌ها نسبت به سال گذشته حدود 15 تا 20 درصد افزایش یافته است.

وی با اشاره به قیمت‌های مندرج روی کیف‌های مدارس، خاطرنشان می‌کند: قیمت کیف دانش‌آموزی از 10 هزارتوان تا کوله‌های 70 هزار تومانی متغییر است؛ با توجه به اینکه اینجا بازار و بورس تولید کیف مدارس است و باید توجه داشت قیمت این اقلام در مغازه‌های سطح شهر بیشتر از قیمتی است که در اینجا عرضه می‌شود.

آنچه در این گزارش میدانی به وضوح دیده شد، همان تصاویر و نقوش مسبوق به سابقه سال‌های گذشته نوشت افزارهای مختلف است که حاوی تصاویر شخصیت‌های کارتونی خارجی با طرح‌های جذاب و بعضاً نامتناسب با مسائل تربیتی و فرهنگ اسلامی_ ایرانی ماست و علی رغم تأکیدات کارشناسان، صاحب نظران تعلیم و تربیت و رسانه‌ها مبنی بر برنامه ریزی دقیق و طراحی لوازم التحریر در خور شأن فرهنگ کشورمان و با لحاظ کردن اقدامات مثبت عده‌ای از تولید کنندگان در خصوص استفاده از نماد‌های قهرمانان و شهدای شاخص دفاع مقدس روی دفاتر دانش‌آموزان، هنوز سایه نقوش، طرح‌های وارداتی و حرکت خزنده نفوذ فرهنگی و در وجه دیگر، ارزانی محصولات خارجی بعضاً بی کیفیت بر بازار و تولیدات داخلی سایه سنگینی انداخته است؛ در نتیجه دانش‌آموزان و خانواده‌ها را ترغیب به خرید محصولات واراداتی می‌کند و متولیان امر آن طور که باید و شاید، در این خصوص حرکت قابل توجه و مفیدی نداشته‌اند.

منبع:فارس

انتهای پیام/

لوازم‌التحریر دانش‌آموزان برای تحصیل در مقاطع مختلف مهمترین ابزار در فرآیند کسب علم و دانش است

منبع: باشگاه خبرنگاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۳۷۰۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان

مثل «باغچه‌بانی» که از نگاه کردن و رسیدگی به تک‌تک درختان باغش سیر نمی‌شود و از به بار نشستن آنها حظ می‌کند، چشم‌های او هم هر بار به سمت دانش‌آموزی سُر می‌خورد، می‌شکفد و غرق در شادی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سال‌هاست روی ویلچر نشسته و اما شانه به شانه دانش‌آموزانش راه می‌رود و به امید به بار نشستن تلاش‌هایش، درست مثل یک باغبان آنها را می‌پروراند. با خنده‌های «بی‌صدای» شأن می‌خندد و حرف‌های ناگفته‌شان را به خوبی می‌شنود و به آنها پاسخ می‌دهد.

«ایران جابری» حدود ۲۵ سالی است که هر روز به عشق دانش‌آموزانش مسیر خانه تا مدرسه را با ویلچر طی می‌کند تا به دبستان «باغچه بان» برسد؛ مدرسه‌ای که نامش همه را یاد جبار باغچه‌بان که اولین مدرسه ناشنوایان ایران را راه اندازی

اتاق خبر صبا - نستوه - ویرایش خبرگزاری - نسخه ۷.۴.۷، ساخت ۲۰۲۳۰۷۰۱.

Informationخبر «روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان (۷۴۹۶۳۶)» ذخیره شد


کرد، می‌اندازد.

در روزهایی که نام معلم بیش از هر زمان دیگری بر زبان‌های جاری می‌شود، گروه ایمنا مسیر هشتاد کیلومتری را پیمود تا در سفر نیم‌روزه‌ای به شهرضا، روایت‌گر زندگ ی «ایران جاوری» معلم دارای معلولیتی باشد که زندگی را موهبت خداوند به خود می‌داند، باشیم.

لبانش خندان و چشمانش پر از شور و عشق زندگی کردن بود، این را به وضوح می‌توانستی ببینی، دلیل‌اش معلوم است، در طول تدریس، حضور بچه‌ها، دنیای پاک و شیطنت‌های خاصشان به او روحیه می‌دهد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچه‌ها خوشحالش نمی‌کند، این معلم فداکار با وجود بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» که از سال‌ها قبل درگیر آن شده و ویلچرنشین است، باعشق و علاقه فراوان و انگیزه بسیار بالا هر روز سرکار خود حاضر شده و اوقات بسیار زیادی را برای خدمت به دانش‌آموزان معلول آموزشگاه باغچه‌بان شهرضا صرف می‌کند.

جاوری به سادگی شروع به معرفی خود می‌کند: در ششم بهمن ۱۳۵۱ در اصفهان به دنیا آمدم و از سن ۱۲ سالگی به تدریج دچار بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» شدم، دیستروفی عضلانی به بیماری ژنتیکی بازمی‌گردد که موجب ضعف پیشرونده و تباهی عضلات اسکلتی بدن (یعنی همان عضلاتی که هنگام حرکت ارادی به کار می‌گیریم) می‌شود. در طول دوران تحصیل تا قبل از سن ۱۲ سالگی همواره در مدرسه به عنوان دونده و کوهنورد مشهور بودم و هیچیک از دانش‌آموزان پای رقابت با من را نداشتند، به طوری که یک روز با یکی از دانش‌آموزان کلاس پنجم با تعیین مسافتی توسط معلمان مسابقه دو برگزار شد و دوستم با گریه از معلم درخواست تعویض مرا داشت، چرا که می‌دانست برنده مسابقات هستم، بسیار خرسند بودم که در آن مسابقه برنده می‌شوم و رتبه کلاس‌ام بالا می‌رود، هنگامی که سوت مسابقات نواخته شد هر دو شروع به دویدن کردیم، اما در میانه مسیر بدون هیچ‌گونه اتفاقی، دیگر نتوانستم مسافت را طی کنم و نتایج مسابقات به نفع دوستم تمام شد، در مسیر بازگشت به منزل به دلیل شدت ناراحتی و استرس به زمین خوردم و شروع بیماری‌ام هم از آنجا بود، افراد که به این بیمار مبتلا هستند بارها بر زمین خوردن‌ها مکرر را تجربه می‌کنند، در دیسترفینوپاتی‌های شدید، ضعف عضلانی به تدریج باعث ایجاد جمع‌شدگی و انحراف در ستون فقرات و دست و پا می‌شود و این تغییر شکل‌ها حمل و نقل بیمار را مشکل‌تر می‌کند و شدت ضعف عضلانی بازهم افزایش می‌یابد.

او ادامه می‌دهد: در دوران تحصیل چه در مدرسه و دانشگاه با وجود اعتماد به نفس بالایم هیچ نگاه ترحم‌آمیزی به من نشد، همه اینها را مدیون خانواده‌ام هستم که با نوع تربیتشان مرا قوی بار آوردند، در طول دوران تحصیل همواره سعی داشتم از گوشه‌گیری پرهیز کنم، به همین خاطر رابطه خوبی با همکلاسی‌هایم برقرار کردم و دوستان زیادی دارم، برای کنار آمدن با این بیماری دوران بسیار سختی را گذراندم، چرا که همیشه خاطرات مسابقات دو و کوهنوردی یادآور روزهای خوش زندگی‌ام بود، اما دیگر نمی‌توانستم بدوم یا از کوه بالا بروم!

جاوری بیان می‌کند: از بچگی می‌خواستم معلم شوم و با گرفتن گچ در کنار تخته سیاه با دانش‌آموزان زندگی کنم و اکنون بدون اینکه احساس کنم بیمارم، زیباترین احساسات را نثار زیباترین گل‌های باغچه علم و دانش می‌کنم، در سال ۷۰ در رشته علوم انسانی دیپلم گرفتم، همان سال در دانشگاه تهران قبول شدم و در رشته الهیات لیسانس گرفتم و تا پایان تحصیلات، به جز سختی‌هایی که برای بالا رفتن از پله‌های دانشگاه متحمل شدم، مشکل خاصی نداشتم و تنها به دلیل وجود پله‌های دانشکده، مجبور به استفاده از ویلچر شدم، اما بعد از گرفتن لیسانس، به دلیل تحصیل در رشته الهیات با گرایش تاریخ و تمدن ملل اسلامی باید در سازمان ارشاد و به تبع آن ادارات استخدام می‌شدیم با توجه به این رشته و علاقه شدیدی که به شغل معلمی داشتم، ابتدا به اداره ارشاد و کتابخانه‌های سطح شهر مراجعه کردم، اما من را نپذیرفتن و در ادامه برای پیدا کردن شغل هر هفته از سال ۷۴ تا ۷۹ به اداره آموزش و پرورش استان می‌رفتم، اما به علت شرایط بیماری‌ام کاری که مناسب من باشد، پیدا نمی‌شد تا اینکه در این رفت و آمدها مکرر یکی از مسئولان آموزش و پرورش، حضور در مدارس استثنایی را پیشنهاد دادند.

این معلم پر تلاش می‌گوید: پس از روزها و سال‌ها بالاخره در ششم اردبیهشت سال ۷۹ که به هیچ وجه نیروی از سوی آموزش و پرورش جذب نمی‌شد، به طور معجزه آسایی یک ابلاغیه هشت ساعت حق‎‌التدریس در مدرسه استثنایی باغچه‌بان به عنوان معلم پرورشی صادر شد، با وجود وضعیتم مدیر مدرسه با خوبی استقبال کردند و حتی با خنده بدون اینکه حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به وضعیت جسمی‌ام کند، مرا پذیرفت.

شعرخوانی دانش‌آموزان ناشنوا با استفاده از شیوه‌های ابتکاری و خلاق

این معلم پرورشی فداکار روزهای اولیه شروع دوران معلمی‌اش را این‌گونه روایت می‌کند: مدرسه باغچه‌بان ویژه افراد ناشنوا، نابینا، کم توان ذهنی و چند معلولیتی بود، به دلیل تحصیل در رشته الهیات، هچ‌گونه آشنایی با این محیط نداشتم، اما چون در دوران دانشگاه خط بریل را یکی از دوستان دوره تحصیل دانشگاهی آموخته بودم و به خط بریل برای او نامه می‌نوشتم تا حدودی به آن آشنا بودم، اما با حرکات ایما و اشاره دانش‌آموزان ناشنوا به هچ‌وجه آشنایی نداشتم که با کمک همکاران و در کنار دانش‌آموزان طی دو هفته زبان اشاره را آموختم و سر کلاس درس رفتم.

او می‌افزاید: در طول تدریس، حضور بچه‌ها، دنیای پاک و شیطنت‌های خاصشان به من روحیه می‌داد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچه‌ها خوشحالم نمی‌کرد، اگر خوشحال بودند از صمیم قلب برایشان خوشحال می‌شدم، از سال ۷۹ تا ۸۴ به عنوان معلم پرورشی حق‌التدریس توانستم از سوی آموزش و پرورش استان عنوان معلم نمونه را کسب کردم و در دوران خدمتم ضمن یادگیری رشته کامپیوتر، فعالیت‌های مورد نیاز مدرسه را انجام می‌دادم.

جاوری با اشاره به اینکه تلخ و شیرین کار با کودکان استثنایی زیاد است، می‌گوید: شیرینی لحظه سخن گفتن یک دانش‌آموز ناشنوا را با هیچ حس لذت‌بخش دیگری عوض نمی‌کنم، زیرا دنیای این کودکان خاص، بی‌ریا و پر از صداقت است، این دانش‌آموزان با چشمان خود می‌شنوند و با دستان خود سخن می‌گویند، به همین دلیل سعی کردم با کمک آنها گروه سرودی را در مدرسه تشکیل دهم که باورش برای بعضی از افراد سخت بود، چرا که معتقدم این بچه‌ها با چشمانشان می‌شنوند و با دست‌هایشان حرف می‌زنند؛ دنیای آن‌ها آنقدر متفاوت است که فارغ از هیاهوی مردم این جهان به گفت‌وگو با هم می‌نشینند.

او معتقد است: هر صدایی برای خودش ارتعاش خاصی دارد و تمام استخوان‌های بدن ما ارتعاش را درک و حس می‌کنند؛ چون گوش ما می‌شنود، ما یاد گرفته‌ایم که صداها را از طریق گوش بشنویم، اما افراد کم‌شنوا از طریق کل استخوان‌های بدنشان قادر به در یافت ارتعاش صداها هستند، از این‌رو گروه سرود ناشنوایان مدرسه باغچه‌بان استثنایی شهرضا را با استفاده از شیوه‌های ابتکاری و خلاق به جایگاهی برتر در سطح شهر رساندم.

این مربی توانا نحوه آموزش اجرای سرود و انتقال جان کلام به ناشنوایان و تشکیل گروهی سرودی موفق را این گونه بیان می‌کند: روزی که کنار تخته سیاه تدریس می‌کردم، احساس کردم بچه‌ها لذتی از خواندن شعر نمی‌برند و خیلی سعی کردم که احساس شعر را به بچه‌ها انتقال دهم؛ اما نشد تا اینکه ریتم شعر را با اجرا و با کمک معلمان روی دستانم آوردم و چندین ماه آموزش اشعار به دانش‌آموزان را پیگیری کردم و وقتی بچه‌ها اجرا داشتند، کسی باورش نمی‌شد که بتوانند محتوای شعر را این قدر زیبا و با احساس با دستانشان بیان کنند.

جاوری هدف از آموزش به این کودکان را وارد کردن آنها به جامعه عادی عنوان می‌کند و می‌گوید: معلمان آموزش و پرورش استثنایی، افرادی صبور، فداکار و با والدین هم در ارتباط هستند، مسئولیت عمده این معلمان، ارائه آموزش و تمرین‌های درمانی به دانش‌آموز است.

جامعه معلولان شهرضا را راه‌اندازی کردم / ‏‬آموزش زبان انگلیسی و عربی به دانش‌آموزان روشن‌دل

او ادامه می‌دهد: بازه زمانی که وارد آموزش و پرورش نشده بودم از سال ۷۴ تا ۷۹ جامعه معلولان شهرضا را راه‌اندازی کردم و در این دوران به مرکز بهزستی شهرضا مراجعه می‌کردم که متوجه وجود اتاق‌های بدون کارایی شدم و از مسئولان آن اداره درخواست کردم که یکی از اتاق‌ها را برای تدریس زبان انگلیسی در اختیارم بگذارند، البته بعضی روزها عصرها در منزل خود بدون هیچ هزینه‌ای مکالمه زبان انگلیسی و آموزش زبان عربی، قرآن به زبان انگلیسی را برای دانش‌آموزان نابینا انجام می‌دادم و تاکنون زبان‌آموزان نابینای زیادی را تربیت کرده‌ام، همچنن سعی کردم در جذب دانش آموزان به مسائل دینی و آموزش احکام نماز و روزه بسیار خلاق عمل کنم تا دانش‌آموزان با اشتیاق بیشتری در این مسیر گام بردارند.

این معلم فداکار که در آستانه بیست و پنجمین سال خدمت در آموزش وپرورش به سر می‌برد، همچنین نویسنده کتاب بازی‌های بومی و محلی است که با استقبال زیاد جامعه فرهنگی و دانش‌آموزان مواجه شده و حکم قهرمانی در رشته ورزشی بوچیا را نیز در کارنامه فعالیتی خود دارد، می‌گوید: به واسطه معلولیتم و درک متقابل درد و رنجی که این دانش‌آموزان متحمل می‌شوند و عشق و علاقه به آنها، هر روز با انگیزه بیشتری بر سرکار خود حاضر می‌شوم.

جاوری که خوش خلقی و حسن رفتارش زبانزد همکاران، والدین و دانش‌آموزان است، در ادامه از دغدغه خود برای دانش‌آموزان استثنایی می‌گوید: آرزویم فراهم شدن امکانات کافی برای دانش‌آموزان کم توان ذهنی و معلول است و دوست دارم شرایط کاری برای آینده آنها فراهم شود، همچنین به مدارس فنی و حرفه‌ای مختص آن‌ها نیاز داریم، چرا که باید در آینده استقلال پیدا کنند، دغدغه آینده آنها بزرگترین نگرانی ما و خانواده‌هایشان است و البته با توجه به نیازی که در آن‌ها دیده می‌شود، شرایط گفتار و درمان برای آن‌ها فراهم شود.

او می‌افزاید: گاهی برخی خانواده‌ها خسته و ناامید می‌شوند و صبر و تحمل‌شان کم می‌شود، بنابراین براساس نیاز هر ماه جلسه‌ای با خانواده آن‌ها می‌گذاریم و سعی می‌کنیم با تک تک خانواده‌ها صحبت و به نوعی تزریق روحیه کنیم، البته راهکارهایی را پیش پای خانواده‌ها می‌گذاریم و با توجه به اینکه به اخلاق این کودکان به خوبی آگاهیم، سعی می‌کنیم بهترین راه حل را به آنها پیشنهاد کنیم و به آنها می‌گوئیم که این کودکان با دیگران هیچ فرقی ندارند و تنها پیشرفت کاریشان کمی کند است و در هر جلسه با پیشرفت‌هایی که از کودکان به آنها نمایش می‌دهیم، امید به آینده در دل خانواده‌ها جانی دوباره می‌گیرد.

این معلم ایثارگر در پایان، بدون احساس خستگی از ۲۵ سال تلاش در راه تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا می‌گوید: من عاشق کارم هستم و هیچ وقت نشده که بعد از ساعت‌ها کار احساس خستگی کنم، برای من کار با این بچه‌ها خود زندگی است که با هر کلمه جدیدی که بچه‌ها یاد می‌گیرند، دریچه‌ای تازه از امید به رویم باز می‌شود، بهترین صدا برا من، صدای کودکان ناشنوایی است که می‌کوشند تا به همه بگویند شنواترین هستند، بهترین تصویر برای من تصویری است که کودکان نابینا با آن خدا را وصف می‌کنند.

کلام آخر باغبان مهربان باغچه‌بان که با بغضی در گلو و اشک بر زبان جاری می‌شود: دغدغه‌ام آینده کودکان باغچه‌بان است که روزها و ماه‌ها را در کنارشان گذراندم، همیشه به فردای آنها می‌اندیشم، مهم است که نگاهی ویژه‌تر به آن‌ها داشته باشیم و خودمان را جای والدین این کودکان قرار دهیم، چرا که آن‌ها هم فرزندان همین آب و خاک هستند و نیاز به رشد دارند، پس هر آنچه را که برای کودکان عادی خواسته‌ایم و فراهم کرده‌ایم، را باید برای کودکان با نیازهای ویژه هم فراهم شود تا شاهد پیشرفت چشمگیر آنها نیز باشیم.

گزیده‌ای از همراهی یک روزه ایمنا با ایران جاوری را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.

کد خبر 749636

دیگر خبرها

  • آغاز به کار طرح مدرسه هنر در کاشان
  • دبستان شهر تاریخی ماسوله با کمتر از ۱۰ دانش آموز
  • ممنوعیت‌های تازه به سبک دهه ۶۰ در مدارس
  • تکرار سختگیری دهه ۶۰ در مدارس
  • اهدای ویلچر به خانه سالمندان توسط دانش‌آموزان مدرسه سمای سبز لاهیجان 
  • معلم عشایری که پدرانه مشق علم و ادب می‌کند
  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان
  • کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
  • جهادگرانی که درس زندگی می‌دهند/ معلمان باید در قله کوه باشند
  • دستان هنرآفرین دانش‌آموزی